Dec 11

ساخت آینده با تکه سنگ و باورها

من در پروهستم نزدیک شهر شیبای, دره ای که اینجا می باشد دومین دره ی عمیق دنیا است. اتفاق جالبی که اینجا افتاد و توجه ی من را به خود جلب کرد, سنگ هایی است که ما همه جای این کوهستان و بیابان ها می بینیم.
دراین مکان خیلی از سنگ هایی که ما می بینیم روی هم چیده شده اند. برای من سوال بود; علت روی هم چیدن این سنگ ها چه می باشد.دوستانی که در اینجا زندگی می کنند, این سنگ ها را  روی هم می چینند. هر سنگ نشانه ی یکی از آرزوهای آنها می باشد. مثلاً: برای خریدن ماشین - همسر- خانه و.... است.این دوستان می گویند: زمانی که ما این سنگ ها را روی هم می چینیم,
 اگر نیافتاد ما به آن آرزوهایی که داریم می رسیم و زمانی که بیفتند به آن آرزوکه داریم نمی رسیم.یکی از عزیزان پرویی که با آن صحبت می کردم می گفت: این واقعاً درست است, هر زمانی که من این سنگ ها را روی هم چیدم وافتاد, به آن آرزویی که داشتم نرسیدم وهر زمانی که سنگ ها را روی هم چیدم و نیافتاد به آن آرزویی که داشتم رسیدم .نکته‌ای که وجود دارد این است: چیزی که کمک میکند این دوستان به آرزوهاشون برسند یا نرسد "افکارشان و باورشان" می باشد.*
اگر باور این را داشته باشم که من لیاقت داشتن خانه ای خوب (همان خانه ای که در ذهن خود دارم) را ندارم و یا لیاقت داشتن کاری خوب را ندارم, زمانی که درحال چیدن سنگ ها می باشم آن باورمنفی به من و به کل ذهن و بدن من فرمان می دهد, که به چه صورت این سنگ ها را بچینم که بیفتد. "این باور من است که به من فرمان می دهد که لیاقت داشتن چیزی را ندارم ".
*اگر باور این را داشته باشم که من لیاقت داشتن خانه ای خوب - کاری خوب را دارم, زمانی که در حال چیدن سنگ ها می باشم آن باور مثبت به من و کل ذهن و بدن من فرمان می دهد, که به چه صورت این سنگ ها را بچینم که نیفتد. "این باور من است که به من فرمان می دهد که لیاقت چیزی را دارم"

آخرین مقالات

Created with