Apr 11
درس از آمازون
من روی کشتی در رودخانه آمازون هستم برای انجام یک سفر چندروزه، و امروز دیدم که یک سری از آدمها کیسه در آب پرتاب میکنند.
اول فکر کردم که آشغال پرتاب میکنند، ولی بعد متوجه شدم که اینها داخل کیسه، لباس و اینجور چیزها قرار میدهند و میاندازند برای بومیهای آمازون تا کمکی به آنها باشد.
برای من این حرکت، خیلی حرکت جالبی بود؛ اینکه اینها بدون هیچ منتی و بدون اینکه آن طرف را بشناسند دارند این کمک را میکنند.
و این نوع محبت کردن و کمک کردن را در اکثر افراد حاضر در برزیل ما میبینیم.
این موضوع من را به فکر فرو برد که در محیط کار، خیلی وقتها خیلیها میتوانند کارهای زیادی انجام دهند.
خیلی کمک میشود به طرف مقابل، ولی مثلاً میگویند: «نه، این از وظایف من نیست»؛ زیرا هیچ منفعتی برایشان ندارد.
حتی در روابط شخصیمان، کمک کردن به دیگران کلی حسن دارد و حس خوبی در ما به وجود میآورد.
از آن طرف هم یک تمرین ذهنی است که به ما کمک میکند به دیگران در مواقع مختلف، بدون اینکه چشمداشتی داشته باشیم و بدون اینکه بخواهیم چیزی به ما برگردد، کمک کنیم.
این روابط، ما را چه در محیط کار و چه در روابط شخصی، بسیار ارتقا و بهبود میدهد و یک حس صمیمیت را در محیطهای کاری و غیرکاری به وجود میآورد.
فرصتهایی که میتوانیم بدون منت به دیگران کمک کنیم، فراواناند:
میتواند آدرس دادن به یک نفر باشد،
میتوانید در محیط کار دستتان را بالا ببرید و به کسی که نیاز به کمک دارد بدون هیچ چشمداشتی کمک کنید،
میتوانید یک لبخند به کسی که یک روز سخت کاری داشته بزنید.
هر فرصتی را که میبینید، این تمرین ذهنی را انجام بدهید که به دیگران بدون هیچ چشمداشتی کمک کنید.
این را ابتدا آگاهانه انجام بدهید. وقتی مرتب آگاهانه انجامش بدهید، بهصورت ناخودآگاه درمیآید و در موقعیتهای مختلف، بهصورت خودکار، این کار را انجام میدهید.
یادتان باشد: مهم نیست که کامل انجامش بدهید، مهم این است که شروع به انجامش کنید.
آخرین مقالات
تمام حقوق این وب سایت برای "مدرسه کوچینگ و بهبود زندگی فارسی زبانان" محفوظ است