در نهایت فرمول H=S+C+V ساخته شد. حالا ببینیم هر کدام از این بخش های این فرمول, چه مفهومی را می خواهند به ما برسانند:H=hapiness S=celluar set pointهمه سلول های ما یک حالت پیش فرضی دارند که می خواهند برگردند به آن حالت پیش فرض و این حالتی است که, مثلا ما یک دفعه خوشحال می شویم و دوباره برمی گردیم به آن حال قبلی که داشتیم و این حالت اکثراً ژنتیکی است که به صورت ارث به ما رسیده است.
ولی تحقیقات اپی ژنیک به ما نشان می دهد که یک سری عوامل هستند و میتوانند این(cellular set point)را بالا ببرند, مثل داشتن رسالت شخصی و یا اینکه در زندگی مان ویژن داشته باشیم.صحبتهایی که در بالا با شما انجام داده ام و خیلی آن ها را تاکید کردم به این دلیل بود که ارتباط مستقیم با hapiness ما دارد و ۵۰ درصد از hapiness ما مرتبط با آن موضوع است.دومین عامل(conditions of living)است. این موضوع که ما چطور زندگی می کنیم, منزل ما چه شکلی می باشد, ماشین ما چه است, کارمان چه می باشد و... باور کنیم یا نکنیم فقط ۱۰ درصد تاثیر دارد.
یک مقدار شوک کننده است. مگر می شود این همه کار بکنیم که پول بیشتر داشته باشیم, به مسافرت برویم, کار بهتر داشته باشیم, خانه, ماشین و امکانات بهتر به دست بیاوریم که خوشحال تر باشیم. ولی جالب اینکه, تحقیقات نشان می دهد که همه ی موارد بالا فقط ۱۰ درصد تاثیر دارند. مثلاً اگر خودتان هم دقت کنید متوجه می شوید وقتی یک چیز جدید می خریم, تحقیقات نشان داده است که یک تا سه روز این خوشحالی و هیجان خرید برای ما می ماند و دوباره برمی گردیم به همان حالت قبلی که بودیم.ولی از آن طرف هم می بینیم که تمام باورهای ما و خیلی از کارهایی که روزانه در حال انجام آن هستیم, برای این است که شرایط زندگی مان را بهتر کنیم. چرا اینطور است؟
واقعیت این است که در کل دنیا برای فروش مارکتینگ دارند ما را بمبارد میکنند که اگر شما اجناسی را بخرید و شرایط زندگی تان را بهتر کنید, شادتر و خوشحال تر هستید. این کل سیستمی است که باعث می شود این ها فروش بیشتری داشته باشند, برای همین ما را بمبارد(هیپنوتیزم)می کنند با این باور که ما شرایط زندگی را بهتر کنیم, مثلا: بیشتر مسافرت برویم, پول بیشتری داشته باشیم, وسایل خانه ی بهتری بخریم, ماشین بهتری بخریم, خانه ی بهتری بخریم, همسر ایده آل و خوبی انتخاب کنیم, مدرسه بهتری برای بچه هایمان و...تحقیقات نشان می دهد که همه ی این تغییرات فقط ۱۰ درصد در hapiness ما تاثیر دارد.آخرین عامل(voluntary actions choices we take daily)یعنی کارهایی هستند که ما روزانه آن ها را انجام میدهیم. کارها و انتخابهایی که ما روزانه تصمیم می گیریم آن ها را انجام بدهیم و رفتار ما به آن سمت می باشد و اگر روزی اتفاقی پیش آید, آن اتفاق را چطور معنا می کنیم و به چه صورت آن را برداشت می کنیم. در نهایت می رسیم به همان بحث مثبت اندیشی که دید ما نسبت به مسائل مختلف دارد. چطور وقتی که صحبت از هدفگذاری می کردیم, گفتیم که به جای هدف گذاشتن و تمرکز روی هدف ها, باید سیستم داشته باشیم و این سیستم را آنالیز کردیم و دیدیم که در آن عواملی وجود دارند. تمام عوامل را دنبال کردیم و متوجه شدیم که تمام آن ها به دنبال این هستند که کمک کنند به ما تا یک رفتار و انتخاب روزانهای داشته باشیم که در نتیجه happiness ما بالاتر برود.