Nov 11

جوان تر که بودم....

ن دیروز به یک کوهنوردی رفته بودم. در گروه ما یک زن و شوهر ۵۸ ساله و ۶۱ ساله بودند, پر انرژی, شاد و پرطراوت.
در صحبت هایی که با آن ها می کردم, مثلاً می‌گفتند ما جوان تر که بودیم, در شیلی فلان کار را می کردیم. کمی گذشت و شوهر گفت من جوان تر که بودم فلان کار را در کانادا انجام دادم. بعد مثلاً به سه سال گذشته اشاره می‌کردند. من اول فکر می کردم که اینها دارند شوخی می کنند.بعد از مدتی که گذشت دیدم که نه, اینها واقعاً کل صحبت و کل کلماتی که مطرح می کنند به همین شکل هست و در نهایت بحث را با آن ها باز کردم.
نکته اش این بود, زمانی که ما هر کلمه ای را به کار می بریم یک پیش فرضی دارد. برای مثال وقتی می گوییم من جوان تر که بودم, پیش فرض ما این است که هنوز جوان هستیم و زمانی که بگوییم جوان بودیم, پیش فرض ما این است که دیگر جوان نیستیم و نکته اش این است که این نوع جملات و کلماتی که پیش فرض مثبت و توانمند کننده دارند, در حس و انرژی ما تاثیر می گذارند,
همان طوری که این زن و شوهر در این سن و سال, کاملاً پر انرژی بودند و کارهای مختلف فیزیکی انجام می دادند, مثل کوهنوردی.در صحبت هایی که چه با خودتان و چه با دیگران انجام می دهید, همیشه توجه کنید کلماتی که به کار می‌برید پیش فرض آن ها مثبت و توانمند کننده باشد, چون اگر پیش فرض آن ها منفی و محدود کننده باشد, روی انرژی ما و روی حس طرف مقابل و روی آن احساسی که در شما به صورت ناخودآگاه به وجود می آید تاثیر مستقیم دارد.

آخرین مقالات

Created with