مرغ ها منتظرند یکی بهشون غذا بده، هر روزشون تقریباً با دیروزشون یکیه. ریسک و خطری نمیکنند، کار متفاوتی انجام نمیدند و دیدشون فقط تا چند متر جلوتر هستش.از اون طرف، عقابها ریسک میکنن، خطر میکنن به سمت شکارهای جدید میرن. اگر شکاری هم انجام ندادند، به عنوان چالشی که ازش درسی گرفتند یاد میکنند و از اون چیزهایی که یاد گرفتن برای شکارهای آینده شون استفاده میکنن.منتظر کسی نیستن بهشون غذا بده و دیدشون یک دید کاملا وسیعی هستش.
ما هم تو زندگی یا انتخاب میکنیم که مثل مرغها منتظر باشیم، دنیای بیرونمون، محیطمون و اطرافیانمون تغییراتی بکنند که در زندگی ما تغییراتی بوجود بیاد یا نه.مثل عقاب، از اون چارچوبی که هستیم خارج میشیم، کارهای جدیدی رو انجام میدیم، ریسک و خطر میکنیم و اگه شکستی هم خوردیم، از اون به عنوان یک پله برای رسیدن به هدفهای بعدیمون استفاده میکنیم.احتمالا شنیدین که میگن اگه میخواین تو زندگی نتایج جدیدی رو بگیرین، کارهای جدیدی رو باید انجام بدین. این کاریه که دقیقاً عقاب توی زندگیش انجام میده.